خلاصه داستان: در سریال کلاغ کوزگون و دیلا بچه های دو تا دوست پلیس هستن که پدر دیلا به پدر کوزگون خیانت میکند و پدر کوزگون بخاطر اون به زندان میافتد و کشته میشه و کوزگون و دیلا هم که دوست بودن از هم دور میافتن.
خلاصه داستان: آدام و نادیندر که از دوران دبیرستان عاشق یکدیگر بودند و باهم ازدواج کردند. در هفتمین سال ازدواجشان دچار روزمرگی میشوند و تحت فشار بزرگ کردن دوقلوها، خستگی و کسالت را حس میکنند. با این اوضاف آیا عشقشان از بین خواهد رفت؟ یا بعد از ۷ سال تلاش میکنند برای حفظ ازدواجشان وضعیت پیش آمده را تغییر دهند؟
خلاصه داستان: سریال ترکی چه می شود اگر، یکی از پربینندهترین مجموعههای تلویزیونی سینمای ترکیه است که در سال 2023 و جدیدا بر روی آنتن رفته است.
این سریال داستان تلاقی سرنوشت آتش و لیلا را نقل خواهد کرد. آتش پسری است که بعد از فوت مادرش، در سنین کوچک به مدرسه شبانهروزی فرستاده شده و دیگر از آنجا برنگشته است و در خارج از کشور بدون این که به کسی اعتماد کند، روی پاهای خود ایستاده است. از طرفی لیلا دختری است که هیچوقت خانواده واقعیش را نشناخته است و با فریب دادن مردم پول در میآورد و…
خلاصه داستان: هالیس آغا، صاحب امپراتوری بزرگ جواهرات و رئیس خانواده کورهان است. حتی با وجود اینکه پسرش اورهان و بزرگترین نوه فوات بیشتر تجارت را اداره می کنند، او هنوز هم مهمترین تصمیمات را در شرکت می گیرد. نوه کوچکترش فریت، که کاملاً مخالف برادرش فوات است، یک لیسانس جوان بسیار غیرمسئول است که به تازگی از خارج از کشور بازگشته و برای تحصیل رفته است. هالیس دیگر نمی تواند بی پروایی فریت را تحمل کند و عروس بیوه اش ایفکات را متهم می کند که دختر خوبی برای ازدواج برای او پیدا کرده است
خلاصه داستان: عدنان پس ازفوت همسرش تمام توجه خود را معطوف به دخترش نهال و پسرش مراد نمود. وی که در یکی از مجلل ترین قصرهای استانبول در جوار تنگه بسفر به همراه پسر یکی از اقوامش بنام مهناد و پرستار بچه هایش زندگی میکند با سمر که دختر یکی از زوج هائی بود که با هم معاشرت داشتند آشنا و عاشق او میشود. سمر در حالی که بدنبال آرامش، امنیت و خوشبختی در قصر مجلل عدنان میگردد دچار هوا و حوس میشود . سمر و مهند دیوانه وار عاشق یکدیگر میشوند و این عشق پنهانی آرام آرام زندگی همه در آن قصر را تحت الشعاع قرار میدهد و…
خلاصه داستان: این سریال یک نسخه دیگه از یک سریال به همین نام است که در سال 2011 ساخته و پخش شده و بار دیگر به این موضوع میپردازد که چگونه دو فرد غیرمحتمل با هم ازدواج میکنند و به مرور زمان عشق پیدا میکنند.
خلاصه داستان: داستان سریال نام من فرح است درباره یک زن ایرانی به نام فرح است. فرح (دمت اوزدمیر) یک زن 28 ساله ایرانی است که با پسر 6 سالهاش زندگی مشترک دارد. او 6 سال است که به طور غیرقانونی در استانبول زندگی میکند. فرح هنگام فرار از ایران به فرانسه، پس از پی بردن به بارداری خود در استانبول میماند و به عنوان یک فراری در استانبول زندگی میکند. او با وجود اینکه دارای مدرک دانشکده پزشکی از دانشگاه ایرانیان است، نمیتواند شغل خود را انجام دهد و به عنوان نظافتچی در استانبول کار میکند و برای حمایت از پسرش دست به هر کاری میزند.
خلاصه داستان: داستان سریال درباره شخصی است که فرصتی دارد با یک هویت دروغین زندگی عالی را تجربه کند و از زندگی لذت ببرد. باید دید آیا او میتواند از این شانس و فرصتی که نصیبش شده است استفاده کند یا این که نمیتواند از آن بهره ببرد و این فرصت از دوست او خواهد رفت. تنها چیزی که در پایان برای او میماند حسرت بیاندازه است که چرا فرصتش را از دست داده!
فرصتهایی هستند که ممکن است بدون اینکه تلاشی برایشان کرده باشیم آنها در اختیار ما قرار بگیرند. سریال درباره شخصی است که فرصتی دارد با یک هویت دروغین زندگی عالی را تجربه کند و از زندگی لذت ببرد.
باید دید آیا او میتواند از این شانس و فرصتی که نصیبش شده است استفاده کند یا این که نمیتواند از آن بهره ببرد و این فرصت از دوست او خواهد رفت. تنها چیزی که در پایان برای او میماند حسرت بیاندازه است که چرا فرصتش را از دست داده!
خلاصه داستان: زینب دختر جوانی است که همراه پدر و عمهاش زندگی میکند. او وقتی برای اولین بار عاشق میشود تصمیم میگیرد همه زندگیاش را وقف این عشق بکند و همراه عشقاش به آمریکا مهاجرت میکند و خانوادهاش را ترک میکند بدون اینکه به آنها اطلاع بدهد. در ابتدا همه چیز خوب پیش میرفت اما وقتی میفهمد که باردار شده است زندگیاش زیر و رو میشود؛ چرا که دوست پسرش آمادگی پدر شدن ندارد و با این اتفاق زینب را ترک میکند. زینب تصمیم میگیرد که فرزندش را خودش به تنهایی بزرگ کند و فکر میکند توانایی تحمل چالشهای زندگی را دارد؛ اما بعد از تولد بچه و تجربه سختیهای زندگی یک مادر که به تنهایی باید کار کند و فرزندش را از آب و گل دربیاورد، تصمیم میگیرد که به ترکیه برگردد. زینب بعد از بازگشت به ترکیه و مواجه شدن با عشق سابق خود با چالش های جدید و بزرگتری در زندگی روبه رو میشود که حال باید با آنها مقابله کند…